سرنوشت هیرمند در انتظار ارس

سرنوشت هیرمند در انتظار ارس
چالش‌های آبی که برخی از کارشناسان با عنوان «جنگ آب» نیز از آن یاد می‌کنند، در حال افزایش است و ایران ازجمله کشورهایی است که بیشترین تنش آبی را اکنون و در آینده‌ای نزدیک با هم‌مرزان خود خواهد داشت. همکاری در مدیریت منابع آب مشترک فرامرزی عنصری حیاتی است که در صورت عدم همکاری و پایبند نبودن کشورها به چارچوب‌های جهانی، تنش‌های سیاسی جدی در پی خواهد داشت که حتی می‌تواند زمینه‌ساز جنگ باشد.

 

رویداد ایران – راضیه چنگیز نائین:

چالش‌های آبی که برخی از کارشناسان با عنوان «جنگ آب» نیز از آن یاد می‌کنند، در حال افزایش است و ایران ازجمله کشورهایی است که بیشترین تنش آبی را اکنون و در آینده‌ای نزدیک با هم‌مرزان خود خواهد داشت. همکاری در مدیریت منابع آب مشترک فرامرزی عنصری حیاتی است که در صورت عدم همکاری و پایبند نبودن کشورها به چارچوب‌های جهانی، تنش‌های سیاسی جدی در پی خواهد داشت که حتی می‌تواند زمینه‌ساز جنگ باشد. تنشی که شروع آن با کشور افغانستان بوده و آن‌طور که از اخبار نگران‌کننده دیگر کشور همسایه ایران، ترکیه پیداست، این تنش در آینده با ترکیه به‌صورت جدی‌تر خواهد بود.

ایران و افغانستان دارای یک حوضه آبریز مشترک و یک تالاب بین‌المللی مشترک هستند که قسمتی از پایین‌دست این حوضه در ایران و قسمتی از بالادست آن در افغانستان واقع‌شده است. اکوسیستم این منطقه وابسته به رود هیرمند و انشعابات فرعی آن است. در سال‌های اخیر ظرفیت آبی رودخانه هیرمند در ایران کاهش بسیار زیادی داشته و سبب شده تا دریاچه هامون شریان حیاتی اکوسیستمی که در ۴۵ کیلومتری جنوب غربی شهرستان زابل قرار دارد با خطر جدی روبه‌رو شود. آبگیری سد کجکی افغانستان سبب شده تا حقابه هیرمند و به‌تبع آن دریاچه هامون که بیشْْْتر روستاهای سیستان در فعالیت‌های زراعی، باغداری، دامداری، صید و… به آن وابسته بودند، رهاسازی نشود و سیستان و بْْلوچستان با مشکلات جدی اقتصادی، اجتماعی و خشکسالی روبه‌رو شود.

حقابه‌ای که افغانستان باوجود قراردادهای بین‌المللی، با بهانه خشکسالی حاضر به آزادسازی آن نیست و این تنش مهم زیست‌محیطی هنوز حل‌نشده است و به یکی از بحران‌های سیستان و بلوچستان تبدیل‌شده است. درحالی‌که تنش آبی میان ایران و افغانستان بر سر حقابه هیرمند و دریاچه هامون، همچنان پابرجاست و آسیب‌های جبران‌ناپذیری به اقلیم وزندگی هم‌وطنانمان وارد کرده است. ترکیه، دیگر همسایه ایران نیز خواب‌های بدی برای رود ارس دیده است. ترکیه قرار است در دو پروژه آبی «داپ» و «گاپ» روی حوضه‌های دجله و فرات و ارس سدهای جدید و عظیمی بسازد، سدهایی که حوضه‌های آبی دجله و فرات در عراق و سوریه و ارس در ایران، آذربایجان و ارمنستان را به خطر می‌اندازد.

ترکیه که پیش‌تر ۷ سد با ظرفیتی معادل یک میلیارد و ۸۷۴ میلیون مترمکعب در حوضه ارس تأسیس کرده بود، ساخت ۷ سد دیگر را نیز در حوضه ارس آغاز کرده که ظرفیت آن‌ها ۴۰۱ میلیون مترمکعب است یعنی مجموعا بیش از دو میلیارد مترمکعب آب از حوضه ارس گرفته می‌شود و آن‌طور که از شواهد پیداست این سدها تنش آبی جدیدی برای ایران در پی خواهد داشت و علاوه بر مشکلات زیست‌محیطی و خشکسالی، دو منطقه آزاد این رود را نیز از بین خواهد برد.

اکنون‌که ترکیه نیز همچون افغانستان اقلیم یکی از رودهای مهم ایران را با تهدید روبه‌رو کرده است و تنش آبی جدیدی را به ایران تحمیل می‌کند اهمیت دیپلماسی آب بیش‌ازپیش احساس می‌شود دیپلماسی که با پشتوانه قوانین و جوامع بین‌المللی می‌تواند ایران را از خطر جدی خشکسالی و تنش‌های آبی نجات دهد. «جنگ آب» نه سروصدایی دارد و نه اخطار و هشداری، اما تأثیرات آن می‌تواند میلیون‌ها نفر را آواره کند و شهرها و کشورهای زیادی را به مرحله نابودی و فروپاشی بکشاند.

از دیپلماسی آب منفعلانه ایران تا بازی سیاسی افغانستان در هیرمند

ا




لزوم ترمیم اعتماد عمومی و بازسازی اعتبار رسانه‌ها

منبع: شکرستان

در دنیای امروز، دروغ‌پردازی به یکی از معضلات جدی جوامع جهانی تبدیل شده و این پدیده به ویژه در عرصه رسانه‌ها و روابط عمومی مسئولان کشورها به وضوح قابل مشاهده است و کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست.

برخی از مسئولان چه در سطح کشور و چه  استان با استفاده از شوآف های رسانه‌ای و تبلیغات پر زرق و برق، سعی دارند تا ذهن مخاطبان را منحرف کرده و با تکنیک های خاص، کارهای انجام نگرفته و وعده‌های محقق‌نشده را طور دیگری نشان دهند و از زیر بار مسئولیت های خود با عذرهای موجه شانه خالی کنند.

این در حالی است که خبرنگاران و روابط عمومی ها  به عنوان تیم‌های همراه این مسئولان، به انعکاس این شواف‌ها پرداخته و گاهی اوقات خود را درگیر روایت‌هایی می‌کنند که حقیقت ندارند و این خود یک آسیب جدی در جامعه رسانه‌ای کشور است.

مشکلات معیشتی و فشارهای اقتصادی بر قشر رسانه‌ ای کشور که منبع درآمدی مشخصی ندارند در این زمینه بی‌تأثیر نیست ،چرا که این فشارها باعث می‌شود تا برخی از خبرنگاران ناچار شوند شوآف ها را به عنوان واقعیت های جامعه منتشر کنند که این موضوع نه تنها به اعتبار رسانه‌ها آسیب می‌زند، بلکه باعث افزایش بی‌اعتمادی مردم نسبت به اخبار داخلی می‌گردد.

متأسفانه با در نظر گرفتن وضعیت معیشتی برخی از خبرنگاران، رویه ای در کشور شکل گرفته که برای  رسانه ها برنامه هایی مشخص تعریف می شود که این امر مسموم، آزادی بیان و ایده را در بین جامعه رسانه‌ای کشور محدود می‌کند و باب نقد منصفانه و ارائه راهکار ها را بسته و این در حالیست که همه اقشار جامعه به این واقعیت تلخ، واقف هستند.

این آفت تنها مختص مدیران و مسئولان استانی یا میانی نیست، بلکه متاسفانه در سطح کل کشور ریشه دوانده است ، و اما واقعیت این است ؛اگر رسانه‌ها نتوانند حقایق را به درستی انعکاس دهند و به وظیفه ذاتی خود در اطلاع‌رسانی صحیح عمل کنند، بی‌اعتمادی مردم نسبت به آنها بیشتر خواهد شد و این وضعیت نه تنها به اعتبار رسانه‌ها آسیب می‌زند، بلکه باعث می‌شود که مردم برای دریافت اخبار و اطلاعات به منابع غیرموثق و حتی رسانه های تحت نفوذ دشمنان داخلی و خارجی مراجعه کنند و این خود یک چالش بزرگ تر است.

رهبر انقلاب طی سال های اخیر بارها به جهاد تبیین تأکید کرده اند و نقش رسانه ها را در جنگ نرم حائز اهمیت دانسته اند، فلذا جا دارد مسئولان از ابزار رسانه بدرستی استفاده کرده و شکاف های عمیق اعتماد در جامعه را ترمیم کنند نه به آن دامن زده و با سوءاستفاده از وضعیت معیشتی برخی از اصحاب رسانه جایگاه آنها را در جامعه تنزل دهند و از آنها بعنوان بد افزار استفاده کنند.

اگر مسئولی به واسطه حقوق و مزایای که از دولت می گیرد به یک بازدید ساده میرود و وظایف ذاتی خود را انجام می دهد نیاز نیست روابط عمومی ها این بازدید را در بوق و کرنا کنند و از مدیرشان یک قهرمان بسازند و رسانه ها نیز به سرعت این روتین های اداری را منتشر کنند ،چرا که این مسئول در حال انجام وظیفه ذاتی خود است و باید در خصوص انتشار چنین اخباری نیز تجدید نظر شود.

ای کاش مسئولین عمق فاجعه را درک کنند و به جای شوآف های رسانه ای و تنزل جایگاه خبرنگاران بر حمایت اقتصادی از این قشر بخصوص خبرنگاران منتقدی که علاوه بر نقد منصفانه راهکار نیز ارائه می دهند تأکید کنند و به دنبال راهکارهایی مؤثر برای ارتقاء صداقت و شفافیت در جامعه باشند چرا که تنها با ایجاد فضایی آزاد و امن برای بیان نظرات و انتقادات است که می‌توانیم به ترمیم اعتماد عمومی و بازسازی اعتبار رسانه‌ها امیدوار باشیم.